۲۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ارزیابی شتاب زده» ثبت شده است

المراه ریحانه یا الرجال قوامون


به بهانه روز زن و به هوای روز مرد


چندی پیش به یاد ایام شباب با دوستی از دوران گذار به بهانه کتاب، چندساعتی کنجی نشسته بودیم و در کمال آرامش صحبت آفاق و انفس میکردیم و گره به الرجال قوامون علی النسا افتاد

طبق تفسیر خاصی دوست میگفت اشتغال، منظور از قوامون است پس چون الان زن و مرد شاغلند، پس حکم نماز جماعت که مرد جلوتر می ایستد و از همین آیه برداشت شده هم نقض میشود

گفتم تفسیر من قوام بودن را تکیه گاه رشد میبیند و همه مناسبات با این رابطه معنی پیدا میکند

هر کاری مانع شکل گیری قوام بودن مرد و رشد پیدا کردن زن میشود، مساله است

چون وظیفه اصلی فکری زندگی بر دوش زن طراحی شده و مرد تسهیل کننده این جریان است، اگر زن رشد نکند زندگی متوقف میشود و اگر مرد قوام نباشد مانع رشد زن است

هر حکمی در خانواده بر همین مبناست؛ زن وظیفه خانه و فرزند ندارد به چه هدفی؟ برای طراحی سبک زندگی

مرد وظیفه برداشتن تمام دغدغه های مادی از روی دوش زن را دارد تا او بتواند بر وظیفه اصلی تمرکز کند

یعنی اگر زنی رشد نکند و ندهد وظیفه اش را انجام نداده و اگر مردی به این رشد کمک نکند قوام نبوده

 و بنظرم تمام قوانین اسلام چرخ دنده اند، یعنی همه باهم جامعه آرمانی تشکیل میدهند و نمیشود با یکی مشکل داشت و یکی را پذیرفت

حداقل میشود صادقانه بگوییم من توان پذیرفتن این حکم را ندارم، نه اینکه از بیخ و بن منکر قوانین و مبدع زمان دار بودن احکام شویم

یک قسمت احکام فهم ابتدایی ماست، یک قسمت تفسیر اشتباه است

حتی حجاب برای من یک حکم درون سازمانی زنانه است که دخلی به جامعه مردان ندارد!

ولی دائما از همه منبر و رسانه و ... که متاسفانه متولیان مردانه دارند، تفسیر مردانه سخیف از حجاب میشنویم

بنظرم درون سازمانی است چون زن ها باهم یک قرار میگذارند که حد متوسط جامعه را از زیبایی و ... بالا نبرند!

اعلام اینکه: من میخواهم به عنوان انسان دیده شوم.

اگر توی زیبا به من نازیبا رحم میکنی و متوسط زیبایی جامعه را بالا نمیبری، من هم دیده میشوم با فکرم با هنرم با عملم و من هم شناخته میشوم و من هم زندگی تشکیل میدهم و من هم امنیت جامعه را یک درجه بالا میبرم

در اصل خود زن ها طراح نظام ارتباطی و کیفیت روابطند نه دنیای مردانه

شاید وقتی دیگر که به رشد زنان اهمیت داده شد طراحی دنیای زنانه هم اتفاق بیفتد... 


صحبت ما به درازا کشید و جزییات قشنگتری داشت و به موضوعات بحث برانگیزتری کشیده شد که در این مقال نگنجد

شقشقیه ای بود که هربار با همایشهای مروارید در صدف و جهاد المراه بیرون میزند...


* پیشاپیش میلاد بهترین خانم جهان و روز خانم بودن مبارک🌹


۹ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
من

ننگ است ما را مرگ در مرداب بسترها

 

 

 

 


"پهلوی یا به دست من یا با خون من از بین می‌رود" 

 

_شهید اندرزگو، چریک تنهای انقلاب
 
 
 
 
 
برای تحقق اتفاقات عظیم، خون‌های پاک، ضمان وعده‌های الهی‌اند؛ وفدیناه بذبح عظیم...
 
 
 
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
من

من کجا اقامه عزای تو...


ان شاا... امسال هم راهی دارم میشم

حلال بفرمایین...

۱۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
من

صدقه جاریه

یکی از خیرهای جاری در برهه خاصی از زندگی م شرکت در سیر مطالعاتی کتب شهید مطهری و هم نشینی با استادش بود.

جدای از اسم پر طمطراق و طولانی، محتوای درس بسیار دوست داشتنی و متناسب با فهم آدمهای عادی ایه که فقط سوال دارن

سوای هر سبک تفکر و جهان بینی ای که دارین شرکت در این کلاس رو پیشنهاد میکنم ان شا الله مثمر ثمر باشه‎(:‎ 

*اگر امکان شرکت حضوری داشتین از دست ندین و اگر نتونستین از غیر حضوری استفاده کنین

**اگر قدیمتر بود یه متن با فکرتر و بهتر برای معرفی این کلاس و شرح ماوقع مینوشتم ولی فعلا به تلگرافی نوشتن عادت کردم

***اگه ترغیب نشدین کامنت بدین تا ترغیبتون بکنم

****معرفی این دوره به بقیه مثل صدقه جاریه اس، شاید لازم نیست خودتون استفاده کنین، به نیازمند برسونین‎(:‎

*****من همیشه از لائیک تا طلبه، به همه معرفی میکنم، سر کلاس هم از همه طیفها حضور دارن، خلاصه قطع کننده زنجیر نباشید😁

 

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
من

روتین

طبق عادت همیشگی...


۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
من

رحم


این چه رازیست که هر سال بهار

با عزای دل ما می آید

                       ...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
من

پویش موثرین وبلاگها

تا همین چند روز پیش فکر می‌کردم وبلاگی که شامل دو شرط جناب ن برای معرفی در پویش باشد ندارم پس شرکت نمی‌کنم

جناب ن.ا هم که پرسیدند هم همین جواب را دادم

ولی بعد نشستم و فهرست دنبال شونده‌ها را با دقت بیشتری نگاه کردم

دیدم کمی از آرمان‌گرایی فاصله بگیرم اتفاقا وبلاگ‌های خوبی هم برای معرفی دارم

تقریبا به ترتیب رعایت دو شرط محتوا و پاسخ‌دهی به نظرات وبلاگ‌ها را می‌نویسم و از نویسندگان آنها هم دعوت می‌کنم اگر اینجا را دیدند آنها هم خوب‌های خودشان را از ما دریغ نکنند.

 

1.زلال؛

مثل چشمه، مثل اشک

از خواننده‌های خیلی قدیمی زلال نیستم اما تا اینجا جزء چند وبلاگی که زودتر از بقیه ستاره شان خاموش میشه هستن و از نحوه تعامل سیدطه در پاسخ‌گویی به نظرات، مهم بودن وبلاگ‌داری برمیاد

 

2.لانه‌زنبوری

خانم فا از اون وبلاگ‌نویس‌هایی هستن که دوست داری همیشه بنویسن

 نگاهش به روزها و اتفاقات اطرافش را دنبال می‌کنم همیشه:)

 

3.پنجره

خورشید خانم قشنگ می‌نویسن و قشنگ هم جواب میدن

کاپ اخلاق بلاگستان در دستان ایشان:)

 

4.دست‌نوشته‌های روزالیند فرانکلین

کم گوی و طویله گوی چون در تا روزالیند فرانکلین شوی:)

انقدر وبلاگ خلوت خوبی داره که دوست دارم در نظردونی بالشت بذارم و تخمه بشکنم ولی کمروتر از این حرف‌هام و بیشتر از یکی دوتا نظر، صحبت ادامه داده نمیشه تا آرامش صاحبخونه بهم نخوره

دورادور دست دوستی می‌فشاریم جناب روزالیند

 

5.زنگ فارسی

انقدر وبلاگ‌هایی که هر کس در مورد رشته خودش به اندازه سواد عموم صحبت می‌کند را دوست می‌دارم:)

درس‌گفتارها ساده و به درد بخورن و بعضی از اونها مثل داستان دنباله‌دار جذاب!

 

6. چارلی

فیزیکدان جوان و جویای نام:))

با هدف می‌نویسه و نظرات رو همیشه با صبر و حوصله و ادب جواب میده:)

 

7. 1آشنا

صرفا علاقه شخصی به سفرنامه‌ها و بعضی پست‌های دیگر:)

 

8.آقاگل

از هر دری سخنی گفته می‌شه ولی تمیز و مرتب و بدون غلط املایی و هکسره!

تلاششون در پویا سازی بلاگستان هم قابل تقدیره

 

9.همسربهشتی

یک خانم متاهل که دغدغه بهتر زندگی کردن هر روز همراهشه و گاهی هم اونها رو با بقیه به اشتراک میذاره و نگاه آدم رو نسبت به رفتارهای ریز و درشت خودش دقیق‌تر می‌کنه

 

10.آزاده در سرزمین عجایب

وبلاگ مهاجرت کرده ها همیشه برام جذاب و خوندنیه و بنظرم روزانه‌نویسی این افراد بهترین جامعه‌شناسی مهاجرت و شناختن کشورهای مختلفه

البته نظرات بسته‌اس ولی بنظرم قابل چشم‌پوشی بود:)

 

11.جولیک

صریح و خشن:)

و البته قابل احترام

در مورد خیلی چیزها فکر می‌کنه و مهم‌تر ازون می‌نویسه

تفاوت دیدگاه زیاد داریم مخصوصا در مورد زنان برده:))) ولی جدای ازون جا داشت در صدر این لیست قرار بگیره

 

12. لاجوردی

 سیاست خوانده سیاسی ننویس

کارشناس محترم برنامه قابلیت تبدیل به گفتمان شدن دارد اگر بگذارند...

 

13.افکار معلق

خانم دکتر بعدازین از معدود  افرادیه که دیدم در قالب این رشته نگنجند و سعی می‌کنن دنیاشون رو گسترش بدن

انشا ا... همینقدر طالب بمونن

 

14.در آن نیامده ایام

زمانی بروبیایی در دنیای وبلاگ‌نویسی داشت اما خیلی وقته حسن صنوبری کرکره را نیمه پایین کشیده و دکان دودهنه‌ای در اینستاگرام باز کرده

به رسم تقدیر از پیشکسوتان آخرین عدد را برای ایشان کنار گذاشتیم

 

 اما

در پایان تشکر می‌کنم از وبلاگ‌های خوب و وزین: بازتاب نفس صبحدمان، روزنوشت‌های دکتر(میم)، بیمارستان دریایی، هیولای درون، فیشنگار، نون‌والقلم و مایسطرون، دقیقه‌های خیالی، پومودوروهای شبانه و سیب‌زمینی که ما رو تا انتها که نه ولی تا جاهای خوبی همراهی کردن.



* معرفی وبلاگ به معنی قبول تمام آراء و افکار نویسنده آن نیست:)


۱۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
من

تروما

مهر 91 بعد از یه تابستون جانفرسا به اینجا رسیدم

به همینجایی که امروز رسیدم

اون موقع فکر کردم ازین بدتر دیگه وجود نداره و کاش همون لحظه دنیا برای من تموم بشه و فردا رو نبینم

الان ولی میدونم فردا و فردا و فردا ها رو متاسفانه میبینم...

شیش سال اون سنگی که اون موقع غلطید و سقوط کرد با سرعت سر راهش هر نقطه اتکایی رو نابود کرد و یه تنهای تنهای تنها بر جا گذاشت...

اونروز بعد از یه تلفن فقط میخواستم راه برم و ...

امروز سی ساعت نخوابیدم و با همون آدم از صبح تا شب فقط راه رفتم و هر لحظه توی دلم ندیدن فردا رو میخواستم

فقط میخواستم نبینم و نشنوم چی اطرافم میگذره

میخوام بگم ازین بدتر وجود نداره ولی میدونم مشت دنیا پر از بدتر از بدترین هاست...

وقتی هیچ جایی و هیچ امید و هیچ پناهگاهی نداری

نمیدونم دیگه کمر راست میتونم بکنم...

دلم میخواد نباشم...

 

 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
من

من ارگ بمم خشت به خشتم متلاشی/ تو نقش جهان هر قدمت ترمه وکاشی

هفته پیش سفر بودم هفته پیشتر ازون نیز!

هفته بعد هم مسافرم

باید پروژه‌مو تحویل بدم و تا الان هیچ کاری نکردم:-/

از کاری که میترسی باید بپری توش! هر روز به خودم میگم ولی هنوز جایی وایسادم که پارسال هم ایستاده بودم

بارها و بارها بعد از شروع و انجام کاری وقتی دیدم چقدرآسون بوده قول دادم به خودم دفعه بعد زودتر بپرم ولی باز انگار روی دایو به عمق آب نگاه میکنم و یه قدم میام عقب و تا دست اجبار منو پرت نکنه پایین خودم اقدامی نمیکنم

این روزها که هم جسمی خسته ام هم روحی دائما خودمو عقب و عقب تر میکشم

یا با کتاب یا با فیلم یا ...

طبق معمول چند تا هندونه با یه دست برداشتم و هیچ کدومو هم زمین نمیذارم

هم با هیچ کسم میل سخن نیست هم میدونم مخاطبی برای بیان نیست


* یادم اومد امشب جلوی کتابخونه‌مون وایساده بودم و به کتاب‌های خونده و نخوندم نگاه میکردم و میخواستم درباره اثر وضعی تولید کننده روی مصرف کننده بنویسم

** مغزم هنوز درگیر خوابیه که وسط مجلس بهمون حمله شد و پیگیری کمک و وحشت اون لحظه و ...

*** باید برای یادآوری خودم یکم بنویسم و پیش نویس نمیکنم که استرس دستم بخوره منتشر بشه رو نداشته باشم:)

****  با روزانه نویسی کنار نمیام و خودم از منتشر کردن این شطحیات عذاب وجدان دارم شمام قطع دنبال بزنین بار روانیم کاهش پیدا بکنه!

***** بعد از دو هزار بار گوش دادن این فکر کنم دیگه وقتشه پروژه‌مو استارت بزنم

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
من

خانه دوست کجاست

دارم میرم پیشش جاده چه همواره و باقی قضایا‎(:‎

الان اینارو برای خودم مینویسم تا یادم بمونه بخاطر خودم و احترامی که برای چندین سال رابطه پر فراز و نشیب قائل بودم دارم این کارو میکنم

یادم باشه منتی سر کسی ندارم

و حتی اگه فردا برای همیشه تموم شد از کسی ناراحت و متوقع نباشم

* فعلا خوشحالم

** تو نیکی میکن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز!

*** حالا تو این وضعیت لاتاری؟

**** آبان چه یهو تموم شد

***** ناوار نایوخ

۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
من